[ بسم الله الرّحمن الرّحیم ]
مقدّمه
مسلمانان، حضرت موسى و حضرت عيسى (عليهماالسلام) را، از پيامبران اولوالعزم دانسته، به ساحت مقدّسشان احترام مى گذارند. و تورات و انجيل اصلى را كه به آن دو بزرگوار نازل شده كتاب مقدّس و آسمانى مى دانند، ولى معتقدند كه: نسخه صحيحى از (كتاب مقدّس) در دسترس يهود و نصارى نيست. و اين كتاب هاى كه به نام كتاب مقدّس منتشر مى كنند اكثرا افسانه است كه شاگردان و برخى ديگر به دست خود درباره رفتار و دستورات حضرت موسى و حضرت عيسى(عليهماالسلام) نوشته اند.
انسان انديشمند وقتى به مضامين مندرجه اين كتاب ها مى نگرد، به خوبى درك مى كند كه: ساحت مقدّس حضرت موسى و عيسى (عليهماالسلام) از اين افتراأت و خرافات (كوكب مى نويسد: در كتب مسيحى از اصول دينى چيزى يافت نمى شود... زيرا آنها بيشتر انباشته از مشتى افسانه ها، خرافات، امور تعبّدى، مضامين ادبى! و تعصّبى است كه عموما نامعقول و بى اثر مى باشد از كتاب سازمان تمدّن امپراطورى اسلام ) منزّه است، زيرا در عهدين نسبت هاى منافى عفّت و تناقضات نسبت به فرستاده خدا كه بايد درس اخلاق، عفّت و انسانيّت به مردم بياموزد، بيش از حدّ تصوّر است.
اينك اجمالى از سرگذشت (عهدين) را با اعترافاتى از دانشمندان مسيحى در اين زمينه به طور اختصار براى شما بيان مى كنيم:
سرگذشت عهد عتيق
كتاب عهد عتيق مشتمل الواح بزرگى بود كه در حويرب و طور سيناء از عالم غيب بر حضرت موسى(ع) نازل گرديد و از جانب پروردگار دستور رسيد كه: آن را در صندوق عهد پنهان گرداند و هر هفت سال يك بار، در روز عيد بيرون آورده، بر بنى اسرائيل قرائت كند و محلّ آن صندوق بيت المقدّس مكان امن و محفوظى بود. (توراث تثنيه باب- 31 آيه9 تا 11)
سؤال آيا توراة فعلى كه امروزه كتاب آسمانى مسيحيان است، همان كتابى است كه در صندوق عهد گذارده اند، يا نه؟
متأسفانه با تصريحات و اعترافات علماء بزرگ مسيحى اين كتاب همان كتاب اصلى نبوده، بلكه نوشته دست بعضى از مردم مجهول الحال(دكتر جورج پست آمريكائى در قاموس مقدس صفحه312 درباره حبقوق مى گويد: كى از دوازده پيغمبران غير اولوالعزم است و از زمان و مكان تولدش اطلاعى نداريم... و همچنين پيامبر مجهول الحال، يكى از نويسندگان كتاب مقدّس! و آسمانى مسيحيان است كه سفر سى وپنج از عهد عتيق منسوب به اوست.)است. زيرا نسخه اصلى آن كه در بيت المقدس بوده، در انقلابات و حملات پى در پى سلاطين و دشمنان بنى اسرائيل، از بين رفته و آثارى از آن باقى نمانده است.
ـ حمله بخت النّصر
بخت النصر در ابتداى حكومت خود حمله شديدى به شامات و فلسطين نموده بيت المقدّس را خراب كرد شهر فلسطين را به ويرانه اى تبديل نمود، آن چه ازنسخه هاى تورات باقى مانده بود آتش زد و تا هفتاد سال بيت المقدّس به حالت ويرانى باقى بود. (و جانمل نركاتلك در صفحه115 از كتاب خود مى نويسد: اهل علم اتفاق) پس از مدّت ها پادشاهان فارس بر بابل غالب شدند و به دستور كورش بيت المقدّس معمور گرديد و از نو بنا شد و به دستور او احكام و شريعت موسى را از زبان پيرمردها تدريس كردند و چون كتابى در دست نداشتند اختلاف بسيار در عمل به احكام در ميان آنها پيدا شد تا اين كه در زمان سلطنت خشايارشاه براى جلوگيرى از اغتشاش و اختلاف، و عذراء دستور داد تا تورات را به بنى اسرائيل تدريس كند، عذراء هم آن چه در حافظه داشت گفت و مردم مى نوشتند (به كتاب عذراء نبى: باب هاى (1و2و3) مراجعه شود.) اين نوشته ها كم كم به صورت كتابى در آمد و براى اين كه از دستبرد دشمنان مصون بماند آن را در مسجد قدس الأقداس نگهدارى كردند (از كتاب صد مقاله سلطانى و قاموس كتاب مقدّس ص689 .) ولى باز متأسفانه اين نسخه هاى مغلوطه هم كه به دست مردم نوشته شده بود در حملات ضدّ دينى و سياسى دشمنان بنى اسرائيل طعمه حريق شد.
2 ـ حمله (انتيوكس)
انتيوكس پادشاه شام و سوريه پس از فتح بيت المقدّس تمامى نسخه هاى تورات و كتب مقدّسه انبياء را آتش زد و اعلان كرد: اگر يك نسخه از كتب مقدّسه يهود نزد كسى پيدا شود يا عمل به دستورات شرع موسى شود، اعدام خواهد شد، لذا كتاب هاى عزراء هم از بين رفت. (و نيز جانمل نر مى نويسد: چون منقولات آنها، يعنى تورات و ساير كتب عهد عتيق به به واسطه عزراء ظاهر شد، در حادثه انتيوكس أيضا ضايع شد.)
سرگذشت عهد جديد
عهد جديد مشتمل اناجيل چهارگانه: متى، لوقا، مرقس و يوحنا است. بعد از اناجيل، كتاب هاى اعمال رسولان و مكاشفه يوحنا اضافه شده است.
اين كتاب نيز به اعترافات دانشمندان مسيحى، در صندوق عهد در بيت المقدّس پس از ويرانى هاى بيت المقدّس از بين رفته، اثرى از آن به جا نماند. پس از مدّت ها بعضى از شاگردان مسيح به دست خود قسمتى از احكام و دستورات مسيح را با تحريف و غرض هاى سياسى به صورت انجيل هاى فعلى در آورده آن را به مسيح(ع) نسبت دادند. (به صفحه967 از كتاب قاموس مقدّس تأليف دانشمند مسيحى دكتر پست مراجعه فرمائيد.)
گذشته از اين تحوّلات در سال (384) به دستور (داماسيوس) و در سال (1590) ميلادى به دستور (سيستوس) پنجم عهد جديد باطل شناخته شد مجدّدا نوشته شد و براى سوّمين بار به دست (كليمنضوس) هشتم عهد جديد باطل گرديده و نسخه ديگرى نوشته شد كه فعلا در بين كاتوليكها موجود است. (به تفسير طنطاوى ص104 جلد سوّم مراجعه كنيد.)
اعترافات مسيحيان
يكى از اعترافات كنندگان به تحريف عهد جديد (كلنل اينكرسال) آمريكائى است، كه تحت عنوان (چه كسى عهد جديد را نوشت؟) مى نويسد:
علماى نصارى تصديق دارند كه اگر اناجيل (چهارگانه) متى، مارك، لوقا، و يوحنا را نوشته اند بايد به زبان عبرى نوشته باشند... ولى يك نسخه از آن ها به زبان عبرى يافت نشده و تمامى آنها به زبان يوناين است.
تولستوى نويسنده معروف روسى نيز مى گويد: من نظر خوانندگان را به اين مطلب متوجّه مى سازم كه در ضمن بياناتم در تليمات مسيح، گمان نبرند انجيل هاى چهارگانه را كتب مقدس، محل اعتماد و عتبار مى دانم، زيرا اين مطلب توهّم و گمراهى روشن است.
باز همين دانشمند مى گويد: خوانندگان كتابم بدانند اصل تعليم حقيقى مسيح، مقدّس و خوب است، اما اين فقرات نوشته شده، اين سفرها و حروف، اناجيل مقدّسى كه ما آنها را به مجرد گفته مردمان مقدّس بدانيم، نيستند.
و (گنت گاتن) نويسنده مسيحى مى نويسد: ليبراليسم (به مكتبى گفته مى شود، كه در بين پيروان كليسا بوجود آمد و عقايد و احكام را بازيچه خود قرار داد. اين مكتب از قرن12 ميلادى شروع به كار نموده و رهبران مشهور آن (لوتر) و (يكلف) (مان هوس) و... بوده اند (تاريخ اصلاحات كليسا)) در تلاش خود براى بيان مسيحيت اجبارا پاره اى از مبانى مسيحيّت را تحريف كرده، محقّقان ليبرال، مسيحيّت كنونى را با اين حقيقت آشنا ساختند كه: كتاب مقدّس، سراسر ملهم خدا نيست .(شماره6 و7 سال14 نور عالم به نقل از كتاب به سوى اسلام يا آئين كليسا؟)
كتابى كه مى خوانيد :
مجموعه اى از خرافات و موهومات از (كتاب مقدّس!) مسيحيان است. اين كتاب به خوبى ماهيّت مسيحيّت (دين تحريف شده) را به شما نشان مى دهد، و ادعاهاى پوچ مبلّغين استعمارى كليسا را برملا مى سازد.
مؤلّف كتاب
آيت الله العظمى حاج سيّد محمّد شيرازى، فرزند برومند مرحوم آيت الله العظمى حاج سيّد مهدى شيرازى اعلى الله مقامه الشريف است كه خدمات برجسته اى در راه تعالى اسلام، دفاع از حريم مقدّس قرآن انجام داده و هميشه در صف علماء مجاهد حوزه علميّه نجف اشرف، با ديكتاتورى ها و تجاوزات ضدّ دينى دولت ها مبارزه كرده است. معظّم له گذشته از اداره حوزه علميّه كربلا، تدريس فقه و اصول، با همكارى هيئت علميه در توير افكار مسلمين و نشر معارف اسلامى، نشريّات بسيارى داشته و مجله دينى و انتقادى (الاخلاق والآداب) (صوت المبلّغين) و رساله هاى بسيار ديگر، از ترشحات فكرى ايشان است.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمد لله ربّ العالمين والصلاة والسلام على اشرف المرسلين محمّد و آله الطّاهرين واللعنة على اعدائهم الى يوم الدّين.
مقدمه مؤلّف
امواج كفر و الحاد با شرق اسلامى پيكار مى كند موج كفر به صورت يهودى گرى و مسيحى گرى، كه از غرب آمده اند آشكار شده است.
استعمارگران اينان را آورده، تا بنيان اسلام را ويران سازند، در هر وجبى از سرزمين هاى اسلامى مدرسه اى تبشيرى باز كرده اند كه به مسيح(ع) بشارت مى دهد اى كاش كارشان همين بود (بشارت به مسيح زيرا از عقايد مسلّم مسلمانان ايمان به مسيح(ع) است، ولى نه آن طور كه مسيحيان ايمان دارند.
جنگ صليبى به طول انجاميد تا (عهدين) را در اين ميدان وارد سازند.
عهد چيست ؟
كتابى خنده آور و خواهيد ديد اگر كسى يك تاريخ معمولى بنويسد به مراتب از آن بهتر خواهد بود. با اين كتاب مى خواهند: اسلام، قرآن و قوانين محكمش را، از ميان مسلمانان ريشه كن سازند! همان طورى كه غرب، قسمت وسيعى از كشور اسلامى ما را جدا كرد، تا لقمه اى گوارا براى يهود شود و شعار: بايد مسلمانان فلسطين، از ميهن اسلام خود بيرون شوند تا يهودى ها به جاى آنان بنشينند را سر دادن.
راستى حيرت آور است: كينه مسيحى با مسلمانان به جائى رسد كه حاضر شود با يهودى كه هر زشتى را به عيسى(ع) نسبت مى دهد، بپيوندد تا مسلمانان را بكوبد!!
ولى شگفتى ندارد، زيرا از قديم عادت مسيحيان چنين بوده است، قرآن حكيم مى فرمايد:
(الم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتاب، يؤمنون بالجبت والطاغوت و يقولون للذين كفروا هؤلاء أهدى من الّذين آمنوا سبيلا اولئك الّذين لعنهم الله و من يلعن الله فلن تجد له نصيرا).
ترجمه: آيا از حال آنان كه بهره اى از كتاب آسمانى داشتند، تعجب نكردى كه چگونه دوباره به بت هاى جبت و طاغوت گرويدند و با مشركين هم عهد و متفق شدند و به كافران مى گويند كه راه شما از راه اهل ايمان به صواب نزديك تر است؟
اين گروهند كه خداوند آنان را لعنت كرده هركه را خداوند لعنت نمايد ديگر هرگز كسى مدد و يارى او نتواند كرد.(سوره نساء، آيه52 - 51 .)
هرگاه كسى از اهل كتاب: راه كافر را بهتر از راه ايمان آوردگان بداند، ديگر چه جاى تعجّبى است كه صيلبى راه يهودى ها را از مسلمانان بهتر بداند...؟
امّا عجيب تر چيزى است كه با اين چشم ديده ايم:
1 ـ مسيحيان در ممالك اسلامى پست هاى فرهنگ ارشادى را پر كرده اند.
گرفتن برنامه هاى مدارس به طور گسترده، از روى نقشه دبير كلّى مسيحى، فرماندهى مسيحى و يا مشاورى مسيحى.
2 ـ اجازه برخى حكومت هاى به ظاهر مسلمان در چاپ هر نشريه مجلّه و روزنامه مسيحى و توقيف هميشگى نشريات و مجلاّت اسلامى!!
3 ـ هجوم بعضى از مسلمانان در وارد كردن دختران و پسران خود به مدارس تبشيرى مسيحيان، تحت عنوان: مسيحيان اخلاق مى آموزند و به نظافت دستور مى دهند!
آيا مسلمانان گفته خدا را فراموش كرده اند:
(لايتخذ المؤمنون الكافرين أولياء من دون المؤمنين و من يفعل ذلك فليس من الله فى شى ء...).
ترجمه: مؤمنان كافران را دوست نپندارند، هركه چنين كند با خدا سر و كارى ندارد (سوره آل عمران آيه28).
و يا: (لا تتخذوا اليهود والنّصارى أولياء بعضهم أولياء بعض...)
ترجمه: شما مسلمانان، يهود و نصارى را دوستان خود نپنداريد، زيرا بعضى از ايشان دوست ديگرانند. (سوره مائده، آيه51) و يا...
موج الحاد: معجونى است كه از غرب و شرق آمده و مى خواهد ريشه تمامى اديان از مجوسى، يهودى، مسيحى، مسلمان، بودائى و هند و همه و همه را بر باد دهد...
اين ها به جز اديان ساختگى و تقلّبى چيز ديگرى نمى شناسند، لذا به هر دينى كه در عالم است كافرند و اسلامى كه در ميان پيروانش غريب است چگونه خواهد توانست با غرب و شرقى كه به جز مسيحيّت، ماده و معجونى از اديان ماد
نظرات شما عزیزان: